۱۳۸۸/۰۲/۰۹

گزارشی از ديدار دانشجويان دانشكده حقوق دانشگاه يزدبا آيت الله بروجردي در زندان مركزي شهر يزد


گروه هایي از دانشجويان دانشكده حقوق دانشگاه يزد
 طبق روال معمول جهت پژوهش و كارآموزي، ماهانه چند نوبت از بندهاي عمومي زندان مركزي شهر يزد بازديد مي كنند كه با اصرار و پافشاري در روز پنج شنبه مورخ 3/2/1388، براي اولين بار موفق به ورود به بند ويژه روحانيت شدند.

در طی این بازدید که موجب شگفتی آقای بروجردی گردید، مباحثي در ارتباط با موضوع حقوق، جایگاه این رشته تحصیلی و مسئولیت هاي سنگين مشاغل منبعث از آن مطرح گرديد که با استقبال شديد دانشجويان مواجه شد. لیکن اين امر موجب نگراني عوامل حكومتي گرديد و لذا با توسل به زور، مانع از ادامه آن دیدار شدند.

به این ترتیب، دانشجويان از نزديك در جريان بخشی از خشونتهای صورت گرفته با زندانيان سياسي عقیدتی از جمله آيت الله بروجردي قرار گرفتند.

آقای بروجردی در طی این جلسه خطاب به دانشجویان گفت:

به راستی که رؤیت حال و روز زندانیان و استماع دردهای آنها، بهترین همراه عاطفی و تجربی و حرفه ای فارغ التحصیلان دانشکده های حقوق در سراسر کشور است. اگر یک بازجو، واقف به احساس لطیف خداداده باشد، هرگز در بازجویی های خود از ابزار شکنجه استفاده نمی کند. بازپرسی که به عواقب زنداني شدن یک انسان گرفتار آگاه مي شود، چگونه می تواند در برابر اشک های آدم بی پناهی پایداری نماید؟ قاضی که به عِلم خود می نازد و حکم می کند و تکیه دارد، اگر بداند که فروپاشی کانون های خانواده در جامعه بشری، چه آثار مخرب و منفی و مزاحمی را در مقاطع کوتاه و بلند مدت بر روح جامعه می گذارد، هرگز با مبانی نفسانی و عصبی و سياسي، قلم بر کاغذ محکمه نمی کشد !

ايشان از دانشجویان حاضر در جلسه پرسیدند: شما از محبس چه می دانید؟ دیوارهای بلندی را می نگرید که با سیم های خاردار مزین شده و برج های مراقبی را نگاه می کنید که قدم به قدم بنا گرديده و بر ارتفاع آن یک فرد مسلح قرار گرفته است تا در وقت احتمال و اختلال، موجودی را هدف قرار دهد و از نفس بیاندازد. آیا با اشخاصی که در میان حصارهای آهنی همچون موجودات محصور در قفس معذب هستند، آشنا می باشيد؟ آيا حق آزادي را مي توان با فرمول هاي حوزوي و دانشگاهي گرفت؟ آيا سلب آزادي انسان ها از جمله گناهان بزرگي نيست كه مشمول غضب الهي مي گردد؟ آيا به صرف تشكيل پرونده هاي قضايي، مي توان حُريت را از گل سرسبد آفرينش گرفت؟ آيا اوراق بازجويي هاي برگرفته از اداره آگاهي و وزارت اطلاعات و يا حفاظت اطلاعات نيروهاي مسلح كه زيربناي نگرش قوه قضاييه به متهمان خويش است، تماما عادلانه بوده و از حقيقت محض سرچشمه گرفته است و خيال مقامات دادگستري را از بابت "اِعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى" (سورة المائدة، 8) و نيز " لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ" (سورة الحديد، 25) راحت مي سازد؟ آيا مستندات فعلي قضا، تماما حكم الله بوده و تفسيربردار نبوده است و با مصالح روز همسويي دارد؟ آيا كثرت پرونده هاي اين 30 سال، نمودار اصلاح جامعه است و شعار اوليه معمار انقلاب را كه زندان ها را دانشگاه ناميد، تصديق مي نمايد؟

ایشان در ادامه به گروه دانشجویان دانشكده حقوق دانشگاه يزد اظهار داشتند:

آنچه را كه در طول چند سال اقامتم در بندهاي مختلف زندان هاي حكومت اسلامي ديدم، بازار داغ سوداي جنايت و قساوت بود و همچنين تنور سوزان كينه و انتقام و استحاله هويت انساني و دگرگوني هاي وسيع اعتباري و ايماني و واژگوني هاي اخلاقي و معنوي و توديع دائمي با مذهب و اختتام وجدان و بغض دين و روگرداني از مقدسات و آموخته هاي آباء و اجدادي می باشد.

نظام توسعه و تعريض زندان ها ، عاقبتي جز افزايش گورستان ها و ارتقاي تيمارستان ها و فزوني طلاق ها و گستردگي خودفروشي ها و تزايد فحشا و فجايع نخواهد داشت و اين مهم را دادستان هاي خفته در خواب جهل و شهوت نمي توانند كتمان كنند و با ساز و دهل اجلاس دادستان هاي كشورهاي اسلامي، قادر به پرده پوشي آنها نخواهند بود.

۲ نظر:

Unknown گفت...

با سلام
راستي اگر دستگاه قضايي كشور چنين تفكرات و ديدگاه هايي نسبت به مسئله دادگري داشت، ديگر در كشورمان خبري از اين همه جهالت و جنايت و خشونت و جرم نبود.

Unknown گفت...

درود بر منجي آزادي
به راستي كه سخنان اين آزاده ي در بند نمايانگر 30 سال حكومت استبداد ، به نام دين است .