۱۳۸۸/۰۲/۰۹

گزارشی از ديدار دانشجويان دانشكده حقوق دانشگاه يزدبا آيت الله بروجردي در زندان مركزي شهر يزد


گروه هایي از دانشجويان دانشكده حقوق دانشگاه يزد
 طبق روال معمول جهت پژوهش و كارآموزي، ماهانه چند نوبت از بندهاي عمومي زندان مركزي شهر يزد بازديد مي كنند كه با اصرار و پافشاري در روز پنج شنبه مورخ 3/2/1388، براي اولين بار موفق به ورود به بند ويژه روحانيت شدند.

در طی این بازدید که موجب شگفتی آقای بروجردی گردید، مباحثي در ارتباط با موضوع حقوق، جایگاه این رشته تحصیلی و مسئولیت هاي سنگين مشاغل منبعث از آن مطرح گرديد که با استقبال شديد دانشجويان مواجه شد. لیکن اين امر موجب نگراني عوامل حكومتي گرديد و لذا با توسل به زور، مانع از ادامه آن دیدار شدند.

به این ترتیب، دانشجويان از نزديك در جريان بخشی از خشونتهای صورت گرفته با زندانيان سياسي عقیدتی از جمله آيت الله بروجردي قرار گرفتند.

آقای بروجردی در طی این جلسه خطاب به دانشجویان گفت:

به راستی که رؤیت حال و روز زندانیان و استماع دردهای آنها، بهترین همراه عاطفی و تجربی و حرفه ای فارغ التحصیلان دانشکده های حقوق در سراسر کشور است. اگر یک بازجو، واقف به احساس لطیف خداداده باشد، هرگز در بازجویی های خود از ابزار شکنجه استفاده نمی کند. بازپرسی که به عواقب زنداني شدن یک انسان گرفتار آگاه مي شود، چگونه می تواند در برابر اشک های آدم بی پناهی پایداری نماید؟ قاضی که به عِلم خود می نازد و حکم می کند و تکیه دارد، اگر بداند که فروپاشی کانون های خانواده در جامعه بشری، چه آثار مخرب و منفی و مزاحمی را در مقاطع کوتاه و بلند مدت بر روح جامعه می گذارد، هرگز با مبانی نفسانی و عصبی و سياسي، قلم بر کاغذ محکمه نمی کشد !

ايشان از دانشجویان حاضر در جلسه پرسیدند: شما از محبس چه می دانید؟ دیوارهای بلندی را می نگرید که با سیم های خاردار مزین شده و برج های مراقبی را نگاه می کنید که قدم به قدم بنا گرديده و بر ارتفاع آن یک فرد مسلح قرار گرفته است تا در وقت احتمال و اختلال، موجودی را هدف قرار دهد و از نفس بیاندازد. آیا با اشخاصی که در میان حصارهای آهنی همچون موجودات محصور در قفس معذب هستند، آشنا می باشيد؟ آيا حق آزادي را مي توان با فرمول هاي حوزوي و دانشگاهي گرفت؟ آيا سلب آزادي انسان ها از جمله گناهان بزرگي نيست كه مشمول غضب الهي مي گردد؟ آيا به صرف تشكيل پرونده هاي قضايي، مي توان حُريت را از گل سرسبد آفرينش گرفت؟ آيا اوراق بازجويي هاي برگرفته از اداره آگاهي و وزارت اطلاعات و يا حفاظت اطلاعات نيروهاي مسلح كه زيربناي نگرش قوه قضاييه به متهمان خويش است، تماما عادلانه بوده و از حقيقت محض سرچشمه گرفته است و خيال مقامات دادگستري را از بابت "اِعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى" (سورة المائدة، 8) و نيز " لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ" (سورة الحديد، 25) راحت مي سازد؟ آيا مستندات فعلي قضا، تماما حكم الله بوده و تفسيربردار نبوده است و با مصالح روز همسويي دارد؟ آيا كثرت پرونده هاي اين 30 سال، نمودار اصلاح جامعه است و شعار اوليه معمار انقلاب را كه زندان ها را دانشگاه ناميد، تصديق مي نمايد؟

ایشان در ادامه به گروه دانشجویان دانشكده حقوق دانشگاه يزد اظهار داشتند:

آنچه را كه در طول چند سال اقامتم در بندهاي مختلف زندان هاي حكومت اسلامي ديدم، بازار داغ سوداي جنايت و قساوت بود و همچنين تنور سوزان كينه و انتقام و استحاله هويت انساني و دگرگوني هاي وسيع اعتباري و ايماني و واژگوني هاي اخلاقي و معنوي و توديع دائمي با مذهب و اختتام وجدان و بغض دين و روگرداني از مقدسات و آموخته هاي آباء و اجدادي می باشد.

نظام توسعه و تعريض زندان ها ، عاقبتي جز افزايش گورستان ها و ارتقاي تيمارستان ها و فزوني طلاق ها و گستردگي خودفروشي ها و تزايد فحشا و فجايع نخواهد داشت و اين مهم را دادستان هاي خفته در خواب جهل و شهوت نمي توانند كتمان كنند و با ساز و دهل اجلاس دادستان هاي كشورهاي اسلامي، قادر به پرده پوشي آنها نخواهند بود.

۱۳۸۸/۰۱/۲۴

بخشي از افشاگريهاي آيت الله بروجردي

روايت خواني و درايت داري از متون حاكميت ديني ايران :
بارها تصميم داشتم تا كتاب خاطراتي از ديده ها و شنيده هايم از حكومت مذهبي ايران بنگارم؛ اما پيري زودرس زندان و افت حافظه و بيماري مغزي، اجازه تاليف اين مكتوب گسترده را نمي داد؛ ولي به نظرم آمد تا اسنادي را هرچند محدود براي درج در تاريخ معاصر ايران ارائه دهم؛ چرا كه ما تقويم نگاران حقيقي و حقوقي عصر خويشيم و نسلهاي آينده به چنين براهيني استدراك نموده و قضاوت خواهند كرد.


1. روزي در بند ويژه اوين و در بخش 500 موقت آن، يكي از روحانيون چپي را كه مغضوب ملاهاي راستي شده بود ديدم و چندي با وي هم سلول شديم. او اطلاعات مهم و بي واسطه اي را از مقامات بلند پايه داشت؛ از جمله مي گفت: يك روز در اواخر عمر شيخ صادق خلخالي، در قم به ملاقاتش رفته بوديم و او را در وضعيت تعفن بار و اسفناك و دلخراشي از لحاظ روحي و جسمي و فكري ديديم و سه بار با ما حرف زد و سپس از او جدا شديم. بار اول گفت: در اين چند سال بسيار كشته ام و آمارش را نمي دانم و خيلي اضطراب دارم. دوم گفت:هر چه كردم به امر سيد بود و او دست مرا در كشتارهايم باز گذاشته بود و من هيچ گونه مسئوليت دنيوي و اخروي را نمي پذيرم. سومين حرفي كه زد اين بود: به خانواده ام گفته ام تا مجوزهاي سيد را در كفنم بگذارند تا خيال من از بابت حساب و كتاب و بازجويي هاي قيامت راحت شود!

2. كارمندان سالدار اوين و مراقبيني كه بيش از بيست و پنج سال سابقه كار دارند مي گفتند كه در اوايل انقلاب اسلامي، چندين هزار دختر مجاهد خلق را به اينجا آوردند كه سن بيشتر آنها زير بيست سال بود و اكثرا به جرم روزنامه فروشي دستگير شده بودند و آنها همگي محكوم به اعدام شده بودند و قبل از مرگ به دستور اسدالله لاجوردي با آنها آميزش اجباري مي شد.

3. در بند امنيتي 209 كه بودم، بازجوي رابط بين وزارت اطلاعات و ويژه روحانيت به نام مستعار سيد حسن حسيني كه يدي در شكنجه داشت و دست و پا و بيني بسياري از نزديكانم را خرد كرده بود، سعي داشت پرونده مرا از اعتقادي به منكراتي بكشاند. مي گفت كه سي سال قبل با سيد عبد الرضا حجازي ارتباط جنسي داشته اي و حشمت الواعظين قمي نيز شاهد است! در حالي كه من در آن سالها براي آموزش وعظ و خطابه به منزلش مي رفتم؛ هچنانكه به منزل فلسفي، واعظ معروف نيز مي رفتم و داستان دكتر سيد عبد الرضا حجازي كه سخنران مشهور و توانايي بود از اين قرار بود كه بيست سال قبل به همين تهمت او را در اوين كشتند و در حقيقت، او در مدرسه فيضيه در سي و پنج سال قبل شاهد خلافكاريها و بي بند و باري هاي آخوندهاي مسند نشين فعلي بود و روي افشاي آن اسرار به دار كينه آويخته گرديد .
به هر حال سعي مي كنم تا آنچه را كه به خاطر مي آورم براي انتقال به اوراق ماندگار تاريخ بگويم.
سید حسین کاظمینی بروجردی – زندان یزد

۱۳۸۸/۰۱/۲۱

اهم موارد نقض حقوق بشر توسط حكومت ايران به روايت آيت الله بروجردي

موارد نقض آشکار و صریح و بیّن و روشن اصول دینی و دلایل توحیدی در عملکرد سی ساله اسلام سیاسی ایران:
1- اعلام شراکت در مبارزات سیاسی با احزاب منازع و سازمانهای معارض شاه و به رسمیت شناختن آنها و قول دخالت دادن ایشان در حکومت جدید و لغو عملی و عینی آن در سالهای بعد از پیروزی.
2- تعهد به عدم دخالت روحانیون مبارز در ساختار حکومتی و اخذ مواضع نظارتی و تصاحب مرجعیت دینی برای بنیانگذار حکومت و شکستن آن در اولین روزهای پیروزی بر شاه.
3- دادن تعهدات مهم به مردم در روزهای پایانی عمر شاه مبنی بر تشکیل حکومتی برای اعتلای استقلال و آزادی و جمهوریت و اسلام که هر کدام تعریف گسترده و خاص خود را دارد و در همه آنها خیانت انکارناپذیر و همه جانبه مشاهده می شود که به واقع نابودي تمام خواسته های ملت ایران را شامل می شود و نیاز به برگزاری یک دادگاه عالی با حضور قضات مستقل و بی طرف و حقوق دانان منصف و کارشناس و نیز روحانیون غیر سیاسی است تا در هر یک از موارد مربوطه مظاهر عملی و عيني آن را بشکافند و ضدیت دائمی این رژیم را با اصول مندرج در آنها ارزیابی نموده و محکمه عادله و صالحه یک قضاوت خداپسندانه و منصفانه ای را ارائه دهد.
4- انهدام کامل سیاسیون و ملّیون و مذهبیون مخالف شاه تا آنجا که از دهها گروه و جمعیت و تشکل سابقه دار در دهها سال مقابله با نظام شاهنشاهی چیزی باقی نمانده و جز در زندانها و تبعیدگاهها آثاری دیده نمی شود.
5- دسیسه چيني و توطئه همه جانبه برای مراجع دینی و پیشوایان مذهبی غیر سیاسی که معترض به اسلام دولتی بودند از جمله مهمترین آنها آیت الله سید کاظم شریعتمداری با پشتوانه میلیونی مردم که نخست او را محاصره کردند و سپس بسياري از پیروانش را کشتند و در نهایت خودش را نیز در بیمارستان مهراد تهران با آمپول توسط ری شهری و محمد یزدی به قتل رساندند و دانشگاه و مدارس حوزوی و موسسات علمی و تخصصی او را مصادره نمودند و همچنین آیت الله سید حسن قمی طباطبایی که 12 سال در حکومت شاه در کرج تبعید بود و بعد از آن توسط مجریان اسلام سیاسی در منزلش در مشهد تا آخر عمرش به صورت زندان در منزل قرار داشت و نهایتاً به طور مرموزی مرد و ایضاً آیت الله سید احمد خوانساری رهبر دینی پایتخت که جنگ را غیر شرعی می دانست و اطلاق کلمه شهادت را به کشته های آن، نامشروع می خواند و مخالف دخالت روحانیون در سیاست بود و نیز آیت الله سید ابوالقاسم خوئی که شدیداً با اختلاط دیانت و سیاست مخالف بود و آن را خلاف مصالح تشیع می دانست و همچنین آیت الله سید محمد شیرازی که پیروان بسیاری را در ایران و کشورهای عربی داشت و یک عمر مغضوب روحانیون درباری بود و بارها مورد حملات دستگاه امنیتی و اطلاعاتي حاکم قرار گرفت و فرزندانش بارها در بند 209 زندان اوین شکنجه شدند و موسسات پزشکی و علمی و ديني او از جمله حسینیه کربلایی ها و بیمارستان امام حسین در چهارراه گلوبندک تهران مصادره گرديد و ایضاً آیت الله سید صادق روحانی که از مراجع چهل ساله ایران است و بیش از بیست سال به صورت حبس در منزل روزگار خشنی را سپری نموده است و آیت الله سید محمد علی کاظمینی بروجردی که همواره مورد آزار حکومت مدعی دیانت بود و با مرگ ناگهانی و غیر طبیعی دنیا را وداع گفت و قبرش را ویران کردند و خانواده اش را متلاشی نمودند.
6- حفظ و تكثير و گسترش زندانها که اساسا جایگاهی در فقه شیعه ندارد و محو عدالت در قوه قضاییه و ایجاد بدبيني به معنويات در دادرسي ها و دادگاهها.
7- خاموش کردن صداهای مخالفین و زیر آب نمودن سرهاي آزادیخواهان و خفه کردن ملی گرایان و تک صدایی نمودن رسانه های جمعی و خفقان مطلق و عدم اطلاع رسانی حقایق به ملت.
8- شکستن قلمهای نویسندگان مستقل و بریدن زبانهای ناموافق و محصور داشتن اديان و مذاهب و ممنوع کردن اندیشه های آزاد و ایجاد جو پلیسی در اجتماع به منظور فلج کردن تحرکات پیروان مکتبهای عرفانی و مسلک های اعتقادی و فرقه های قدیمی و مرام های غیر سیاسی.
9- سانسور دائمی و همیشگی نشریات و جراید و مکتوبات با هدف تحکیم مواضع مذهب دولتی و ترویج تفکرات ارتجاعی و احياي مراتب فاشیستی.
10- ظلم به طبقه محروم و عدم وصول مطالبات ملی و شرعی و قانونی آنها و تشدید فشارهای مالی و عصبی به اقشار متوسط جامعه و افزایش خط فقر به بالاترین حد آن در دهه های گذشته و دادن سیر صعودی به آمار نیازمندان و فقرا.
11- ثبت قوانین ناعادلانه در مجلس و بی توجهی به علایق مردم و فراموش کردن اولویت های اجتماعی و اقتصادی که محصول تمامی اینها رویگردانی اجتماع از خدا و مقدسات دینی است.
12- توسعه سنگرسازیها و خاكريزها در كشورهاي ديگر به قصد توسعه طلبي و جهانخواري و زياده خواهي و صرف ثروت ملت مظلوم ايران در اين مجاري و محروم كردن صاحبان واقعي و حقيقي و حقوقي آن كه مالكان طبيعي و موروثي كشورند و اكنون گرفتارترين و بيچاره ترين مخلوق دنيا مي باشند و همه اين ستمها و خيانتها را از چشم اسلام اسير استبداد مي بينند.
13- اختصاص وجوه سنگين و شكننده به امور نظامي و تسليحاتي و هسته اي و ايجاد بار عظيم مالي و اعتباری بر دوش رعاياي بي پناه و بي گناه ايران و ايجاد ترس و نگراني از جنگ و كسادي متقابل بازار و سردي محض در كسب و تجارت.
14- ارائه آمارهاي دروغ و ارقام ناصحيح و بيلانهاي كاذب و فاكتورهاي گمراه كننده در طول هشت سال جنگ و وارونه نويسي تاريخ عصر و املاء ناروا به تقويم زمان.
15- حذف خطرناك منابع ديني از تفاسير و تاريخ و روايات و احاديث و زدودن دلايل توحيدي به نيت ممناعت از تخريب و توبيخ و تشكيك عملكرد ضد الهي روحانيون دولتي و امتداد بي خبريهاي عمدي و هدفدار بر ناظران و داوران و كارشناسان در جهت پوشش دادن به خرابكاريهاي اعتقادي و ضايع سازيهاي ايماني.
16- منع كردن علماي مستقل از مشاغل سنتي خود و خالي نمودن ميادين تبليغي از شخصيتهاي موجه مذهبي به منظور ايجاد جامعه تك صدائي مزورانه و ديكتاتورانه و بستن اماكن ديني ناپيوسته به حكومت.

۱۳۸۸/۰۱/۱۸

کالبد شکافی شکنجه از منظر آیت الله بروجردی

کالبد شکافی شکنجه در نگهداری زوری در زندان و تبعات روحی و جسمی و خانوادگی و اعتباری آن را به وکلایم در داخل و خارج کشور یادآور می شوم.
در گذشته تعاریفی از عذاب زندانی بود و ترسیم محدودی از آزار تنی و روانی او؛ اما اینک به لحاظ پيشرفت علم دگرآزاری و صنعت واژگونی هویت مخالفین و تکنیک شکستن مقاومت معارضین، ابزار نامحسوس و اسباب ناپیدایی به کار ِ در هم کوفتن سیاسی اعتقادی ها آمده که نتیجه اش از یک سو، وفور بغض حاکم و تکمیل کینه ظالم وتثبیت استقامت در وجود ماست و از سوی دیگر، خرد شدن اسکلت و نابود گشتن اعصاب و سوختن احساس ِ بندی زنجیر شده ی دیکتاتور است. نوع تغذیه در کمیت و کیفیت آن بگونه ایست که آدمی را به تدریج به بیماریهای معده و روده و ضعف جهاز هاضمه می کشاند. محل اقامت به شکلی ترتیب یافته که کم کم تنفس را مشکل کرده و در نهایت جهاز تنفسی را هدف قرار می دهد. طبابت پزشکان درمانگاه مربوطه و نحوه بر خورد آنها با بیماران، ایشان را به سمت نقاهتهای اعصاب و روان می برد. قوانین داخلی زندان در بلند مدت، هویت بشری را سلب کرده و روح حیوانیت را در اسراء بند، حاکم می سازد.
قطع مراودات حضوری و تلفنی زندانی با خانواده اش و یا تضییقات موجود در این رابطه، وسیله سردی شخص با عزیزانش شده و کانون های خانوادگی را متلاشی می سازد. فقر شدید و نیازهای مالی زندانی و خانواده اش، تکیه گاه های ایمانی و اخلاقی را فرو ریخته و جامعه را برای فرو رفتن در منجلاب فساد و فحشا، مستعد می سازد.
آلودگیهای شغلی و پیوندهای قبلی و قلبی زندانی با اعمال گذشته اش، تشکیل کلاسهای جنایی و خطرساز برای کسانی است که در این محیط بسته و خفقان بار، آماده قبول شخصیتهای جدیدی هستند. برخوردهای تند و تیز و تلخ نگهبانان و مراقبین، سبب سرخوردگی و دلمردگی و بی هدفی و انگیزه زدایی شده و مرگ لحظه ایی را وارد می کند. جدایی از وکلای آزاد و عدم دسترسی به پزشکان متعهد و مستقل، سکته های قلبی و مغزی را تشدید کرده و عمر را در معرض امحاء قرار داده و حیات یکبار مصرف را نابود می سازد.
سيد حسين كاظميني بروجردي

۱۳۸۸/۰۱/۱۳

مصاحبه پایگاه تلاطم با مدیر وبلاگ آیت الله بروجردی

این مصاحبه به جهت حساسیت موضوع دستگیری، تبعید و زندانی شدن آیت الله بروجردی بعنوان یک روحانی دگر اندیش و آزادیخواه ؛ توسط "پایگاه اطلاع رسانی تلاطم" با جناب آقای علی پایدار از نزدیکان ، مریدان و مدیر وبلاگ اختصاصی ایشان در ابتدای سال نو صورت پذیرفت .
توجه خوانندگان ومخاطبین عزیز را به متن کامل این مصاحبه جلب می نمایم :
1- در حال حاضر بفرمائید که این مصاحبه با چه شخصی صورت می پذیرد ؟
اینجانب علی پایدار 45 ساله، متولد شاهرود ، لیسانس علوم سیاسی و فارغ التحصیل یکی از دانشگاههای غرب کشور و مدیر وبلاگ اختصاصی آیت الله بروجردی هستم . بدلیل ادامه پروژه تعقیب و دستگیری هواداران آیت الله بروجردی و تنگ تر شدن عرصه امنیتی بر پیروان ایشان به همین مقدار بسنده می کنم .
در زمانی که ایران در آتش دیکتاتوری دینی می سوخت ، الفبای آزادی ، برابری ، احترام به همنوع ، خداجوئی منهای قدرت یا همان نفی دین حکومتی ، استبداد ستیزی و مبارزه پیگیر با دیکتاتوری دینی بعنوان خشن ترین شکل استبداد و در آخر اینکه عشق به زادگاه و وطن و همچنین احترام و پاسداشت هویت و آداب و رسوم چند هزار ساله ایرانی را از آیت الله بروجردی آموختم . تفاوت میان آیت الله بروجردی را با دیگر روحانیون در این دیدم که وی با وجود اینکه مسلمان بود با اتخاذ روش و منشی در تبلیغ اندیشه هایش ، در کمال آرامش ، توانسته بود باورمندان دیگر ادیان را در کنار خود داشته باشد بطوریکه ایجاد پیوند دوستی و محبت بین ادیان گوناگون را یکی از توانائی های ایشان دیدم . لذا با توجه به ذائقه و علاقه ایرانیان در پذیرش ادیان و روحیه مذهبی ایشان ، اشاعه اندیشه پویا و فکر دینی وی می تواند در تحکیم پایه های صلح و مسالمت جوئی در ایران و حتی منطقه خاورمیانه نقشی انکار ناپذیر داشته باشد .
بطور کلی مهمترین عامل در پذیرش اندیشه های آیت الله بروجردی از سوی بنده و دیگر هواداران وی این باور بود که می توان در کنار همنوعان خویش بدون حساسیت بر فاکتورهایی چون دین ، نژاد ، ملیت ، رنگ و جنسیت ، زندگی مسالمت آمیزی داشت .
2 - لطفا آخرین وضعیت آیت الله بروجردی در زندان را شرح دهید ؟
بر طبق گزارشات منتشرشده از سوی سازمانهای بین المللی حقوق بشری از جمله عفو بین الملل، دیدبان حقوق بشر، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، فدراسیون بین المللی حقوق بشر و همچنین گزارش پزشکی آقایان دکتر حسام فیروزی و دکتر علی نجفی، آیت الله بروجردی از بیماریهای متعددی از جمله : پارکینسون ،فشار خون، دیابت، نارسائیهای قلبی، درد کلیه، ضعف شدید بینایی، دردهای شدید مفاصل چون درد ستون فقرات، زانوها و لگن خاصره رنج می برد و علیرغم این مهم از خدمات پزشکی لازم محروم مانده است. وی همچنان تحت فشار و اذیت مغرضانه عوامل حکومتی قرار دارد و حقوق وی بعنوان یک زندانی همچون حق انتخاب وکیل ، استفاده از مرخصی درمانی و بهره گیری از معالجات پزشکی لازم ، کاملا نقض می گردد . ایشان بدون کمترین امکانات و تجهیزات رفاهی در بند انفرادی زندان مرکزی یزد نگهداری می شود و نحوه و کیفیت ارتباطات تلفنی وی با بیرون از زندان بسیار محدود و به حد اقل خود رسیده است .
3- گویا تعدادی از هواداران ایشان در بازداشت به سر می برند از وضعیت انها چه اطلاعی در دست دارید ؟
تقریبا تمامی بازداشت شدگان به غیر از شخص آیت الله بروجردی ، با تودیع وثیقه و تعهدات سنگین آزاد شده اند . آخرین آنها خانم زهره شریفی می باشد که در شامگاه دوشنبه 19 اسفندماه 87 بعد از تحمل 21 روز بازداشت و شکنجه ، با تودیع وثیقه آزاد شدند . با این وجود پروژه دستگیری هواداران ایشان هیچگاه متوقف نبوده است.
4- خانواده ونزدیکان آیت الله بروجردی تحت چه فشارهائی قرار داشته وآیا در امنیت به سر می برند یا خیر ؟
مطابق آنچه که در فوق اشاره نمودم، حتی قبل از بازداشت آیت الله بروجردی در اکتبر 2006 پروژه دستگیری هوداران و نزدیکان آیت الله بروجردی در جریان بوده ؛ ولی بعد از دستگیری ایشان این روند شتاب بیشتری به خود گرفت و تاکنون ادامه دارد . خانواده وی نیز بیشترین فشارها وتنگناهای امنیتی ، روحی و اقتصادی را متحمل می شوند . متاسفانه با مصادره غیر قانونی خانه و دارائی هایشان آرامش از زندگی آنها بکلی سلب شده است . علاوه بر این، توطئه های پی در پی رژیم، فشار را بر این خانواده تشدید نموده است . ازجمله می توان به حادثه ای در چند ماه گذشته اشاره نمود که در آن عوامل حکومتی قصد جان فرزند ارشد ایشان سید مهدی بروجردی را داشتند. این خبر از سوی مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز مورد تایید قرار گرفت . همچنین طراحی صحنه تصادف ساختگی در مسیر حرکت این خانواده به شهر یزد برای ملاقات با آیت الله بروجردی منجر به زخمی شدن تعدادی از اعضاء این خانواده گردید . قتل مادر آیت الله بروجردی بدلیل عوارض ناشی از ضرب و شتم و استشمام طولانی مدت گازهای اشک آور و احتمالا میکروبی به هنگام یورش وحشیانه رژیم به منزل آیت الله بروجردی در اکتبر 2006 و همچنین بازداشت و انتقال این مادر سالخورده به بندهای 240 و 209 اوین ، نمونه ای از این تشدید فشارهاست .
5- اهم دیدگاههای آقای بروجردی در خصوص حکومت ، آزادی بیان وحقوق بشر چیست؟
ایشان در خصوص موارد طرح شده نظریاتی کارشناسانه و مستقل دارند . آیت الله بروجردی برگزاری انتخابات آزاد را تنها سند مشروعیت هر نظام حکومتی می داند . وی در خصوص حکومت می گوید :
آدمی برای بقاء و دوام عمر خویش، نیاز به تشکیلات اجتماعی و قانونی دارد که مظهر آن در تشکیل حکومت می‌باشد و حاکم باید منتخب تک تک مردم باشد. حکومتی که با استبداد در آمیخته باشد ، از عقلانیّت ساقط است. بهترین نوع نظام سیاسی، سیستمی است که با آراء اکثریّت قاطع مردم روی کار بیاید. کارگزاران حکومتی، قبل و بعد از تصدّی مشاغل کلیدیِ خود، باید تست مالی، اخلاقی و اعتباری شوند تا جائی برای سوء استفاده از امکانات عمومی را نداشته باشند. حاکم نباید خود را سخن‌گوی عامّه مردم بداند و تدابیر شخصی را به نام جمهوریّت اعلام نماید. بهترین حاکم کسی است که خود را خادم، دعاگو و وامدار ملّت بداند. بطور کلی ایشان اختلاط دیانت با سیاست را بسیار مخرب و خطرناک و از تسونامی بدتر می داند و کارآمد ترین نوع نظام حکومتی را نظام جمهوری میداند .
از سوی دیگر مهمترین دغدغه ایشان رعایت حقوق بشر است . آیت الله بروجردی انسان را به عنوان نماینده خالق و مالک زمین، دارای حقوقی می داند که در تأمین آن هیچ‌گونه منّتی نبوده و نباید از زیر احقاق آن شانه خالی کرد. حقّ حیات، در رأس آنهاست و سپس یک سری حقوق از آن جاری می‌گردد که بی توجّهی به آنها نفرین خدا و عاقّ همنوع را به دنبال خواهد داشت. ایشان می گوید : ادیان الهی منادی حقوق بشر بوده‌اند و کتب سماوی، مبشّران آن می‌باشند. حقوق انسانها در تمامی ضرورتهای آنها جاری بوده و هیچ‌کس نمی‌تواند به وکالت از جامعه محدودیّت به این حقوق دهد. باید همواره ناظران بی‌طرف از تمامی ملل بر اجراء حقوق بشر در همه ممالک نظارت نمایند.
آیت الله بروجردی آزادی را موهبتی الهی می نامد که نباید تحت هیچ عنوانی آنرا مهار نمود. ایشان در تبین حدود آزادی می گوید : آنگاه که آزادی فرد، آزادیهای عمومی را خدشه ‌دار کرد ، باید فرد مورد طغیان را با وسائل تربیتی و پرورشی آگاه ساخت ! وی اعتقاد دارد که با آزادنگری پیشرفت به دنیای ما می‌آید و آزاداندیشی، سبب ویروس‌زدائی از خمیرمایه زندگی می‌گردد. ایشان می گوید : جائی که از حصار دیگر موجودات نیز رنج می‌بریم، چگونه به محدودیّت‌ها فکر می‌کنیم و برای آزادی خود ، زندان را می‌آفرینیم ؟ آزادی در ژن آدمی است .
به نظر من یکی ار دلایل بالا رفتن هزینه های دمکراسی خواهی در کشور، نبود فضای نقادی منصفانه و کارشناسانه بر اندیشه های آیت الله بروجردی و عدم درک واقع بینانه از دیدگاههای ایشان از سوی مجموعه اپوزیسیون می باشد . البته این یکی از گرفتاریهای پروسه دمکراسی خواهی در ایران است . فعالان سیاسی باید این نکته را مد نظر قرار دهند که با وجود تخریب های صورت گرفته در حوزه دین که نتیجه سه دهه حاکمیت تز مجعول ولایت فقیه می باشد ، اکثریت جامعه فعلی ایران مسلمانند و عدم درک این واقعیت و در پاره ای اوقات بی احترامی به مقدسات جامعه تحت عناوین مختلف ، نتایج مخرب و دهشتباری را در پی داشته که جز سرگردانی و بی اعتمادی جامعه نسبت به مجموعه اپوزیسیون نتیجه ای را در برنخواهد داشت و باعث تداوم فاجعه ای بنام جمهوری اسلامی بر مقدرات و سرنوشت مردم می شود . واقعیت امر این است که اکثر انتقادات وارده بر دین اسلام از بی تجربگی منتقدین و عدم آشنایی آنها با زیر و بم این دین الهی نشأت می گیرد و تنها راه ممکن برای نقد چارچوب فعلی دین و ایجاد یک نهضت اعتراضی فراگیر بر علیه تز ولایت فقیه ، بهره گیری از توان روشنفکرانی دینی و اسلام شناسانی آزادنگر چون آیت الله بروجردی ست . در آن صورت هم خطر دین حکومتی را از خود دور خواهیم کرد و هم حمایت اکثریت جامعه مسلمان ایرانی را بدنبال خواهیم داشت . به نظر من این فکر، شاه کلید نجات ایران است . در هر حال ایشان در اظهار نظری گفته اند که من تعصب خاصی بر هیچ دینی ندارم و باید فضایی ایجاد گردد که هر کس با زبانی خدای خویش را بخواند . آیت الله بروجردی معتقد به مباحثات آزاد و نقادی کارشناسانه در حوزه های فکری ، انسانی ، علمی، اجتماعی و اعتقادی بوده و تنوّع آراء را از نشانه های یک جامعه سالم و آزاد قلمداد می نماید . ایشان که اخیرا طی پیامی از درون زندان یزد داوطلبانه خود را خلع لباس نموده اند در کتاب « رساله آزادی » خود که در آن به کالبد شکافی مبحث آزادی می پردازد می نویسد :
خداوند حق تکذیب و معارضه‌ی قلمی و کلامی و عقیدتی و بالاتر از آن حتی حق رویگردانی علنی که نوعی تظاهرات تبلیغیِ جبهه مخالفین است را برایشان محترم دانسته ! قویاً می گویم که تاکنون سابقه نداشته یک روحانی اسلام شناس با ارائه مستندات قرآنی چنین قرائتی از دین را مطرح نماید . یقینا با بهره گیری از توانائی های منحصر به فرد آیت الله بروجردی ، مسیر دمکراسی خواهی و شکستن حصار دیکتاتوری دینی سریعتر و راحتتر طی خواهد شد .
6- پس از دستگیری ایشان ودر طول مدت زندانی بودنشان چه کارهای حقوقی در خصوص آزادی یا محاکمه منصفانه ایشان به عمل آمده ؟
کلیه محاکمات ایشان تا کنون غیر منصفانه و در پشت درهای بسته انجام گرفته است. ایشان بارها اعتراض خود را نسبت به احکام صادره از ناحیه دادگاه ویژه روحانیت، اعلام نمودند ولی متأسفانه تاکنون هیچ گونه ترتیب اثری داده نشده است . وکلای سرشناسی چون خانم شیرین عبادی، آقای سیف زاده و همچنین خانم گیتی پورفاضل و ... درخواست تصدی وکالت ایشان را داشتند ولی دادگاه ویژه روحانیت هیچگاه حاضر به قبول وکالت آنان نگردید. اصولا در نظام های توتالیتر و خودخواه ، انتظاراجرای عدالت، انتظاری عبث است . با این وجود کمپین های حمایت از آیت الله بروجردی نیز یکی از اقدامات صورت گرفته می باشد که برای اطلاع خوانندگان محترم تقدیم می گردد :

http://www.petitiononline.com/mod_perl/signed.cgi?naroda09

http://www.petitiononline.com/mod_perl/signed.cgi?Maat2

7- آیا از طرف سازمانها ومجامع بین المللی حقوق بشری حمایتی صورت گرفته است ؟ اگر پاسخ آریست لطفا توضیح دهید.
بله؛ حمایتهای گسترده ای از جانب شخصیتهای مهم جهانی همچون رییس جمهور سابق ایالات متحده امریکا جورج دبلیو بوش ، بعضی نمایندگان پارلمانهای اروپایی ، سازمانهای معتبر بین المللی مدافع حقوق بشر و فعالان حقوق بشری صورت گرفته که امید می رود تا حصول نتیجه لازم همچنان ادامه یابد . بخاطر پرهیز از اطاله کلام برای آگاهی بیشتر شما از حمایتهای صورت گرفته درخواست می کنم به آدرس اینترنتی ذیل رجوع نموده :

8- چه اقداماتی در دستور کار گروه های هوادار ایشان برای آزادیشان در آینده صورت خواهد پذیرفت ؟
مهمترین اقدامات صورت گرفته از سوی گروههای هوادار ایشان ارائه اسناد و مدارک معتبر جنایات وارده بر آیت الله بروجردی و هوادارانش از جمله قتل پدر و مادرش، به سازمانهای معتبر جهانی و همچنین دادگاههای آزاد بین المللی است که بصورت جدی در دست بررسی است . بسیاری از مراکز و سازمانهای حقوق بشری و همچنین مراکز مذهبی جهانی و بعضی از دول آزاد از وی اعلام حمایت نموده اند و از سازمان ملل برای آزادی ایشان استمداد طلبیده اند؛ که از جمله به بیانیه پارلمان سوئد که در طی روزهای گذشته صادر شده است می توان اشاره نمود . امروزه دائره حمایت از این دگراندیش آزادیخواه ، گستره ای فرادینی و فرامرزی را در بر می گیرد .
بدلیل پیگیری های بعمل آمده از سوی نمایندگان و وکلای ایشان در خارج ار کشور، اقدامات مهمی از سوی مراکز مهم جهانی در دستور کار است و صرفا به این مورد اکتفا می کنم که پس از پیگیریهای گسترده از طرف وکلای آیت الله بروجردی در ایران و اروپا برای طرح مسئله ایشان در دادگاههای بین المللی و از جمله دادگاه جنایی لاهه در هلند ، پرونده مذکور در دست بررسی قرار دارد و بر پایه آخرین مکاتبات صورت گرفته با دادگاه جنایی لاهه در هلند ، مسئولین این دادگاه اعلام نمودند که بزودی حکم صادره درباره پرونده آیت الله بروجردی اعلام خواهد شد .
با آرزوی جهانی عاری از ظلم و زندان در گیتی