در برنامه تفسیر خبر از صدای امریکا در روز یکشنبه برابر با 3 فروردین ماه ، مواردی از نقض حقوق بشر در ایران مطرح گردید که منجمله اشاراتی به آخرین وضعیت آیت الله بروجردی صورت گرفت که در ذیل تقدیم می گردد :
پیام نوروزی آیت الله بروجردی :
سلام بر نوروز ، درود بر نوروزیان تاریخ
سال هشتاد و هفت با آتشفشانهایی از گرانی و کمبود ، تبعیض و نابرابری و نداری به پایان رسید ؛ ولی آثار مخرب و منفی و مسموم آن منازل ایرانیان بی پناه را رها نکرد . سالی پر درد و رنج و فلاکت و نقاهت ، که وطن مظلوم و محروم را دائماً سیلی زد و زجر داد . چگونه با همه ی وجودمان به استقبال بهار برویم در حالی که خشکسالی بسان دیوی وحشتناک حیات ایرانی تحت ستم را به نیستی تهدید کرده ؟ کم آبی و قهر آسمان ، سبزه زارها را هدف گرفته و خزانی را خاطرنشان می کند . امروز میهن عزیزمان به سختی نیازمند نوازش الهی است .
خدایا ؛ به یقین واکنش ظلم حکام را به طبیعت منتقل کرده ای و برکات را از این مرز و بوم گرفته ای .
پروردگارا ؛ بر این ملت غریب و بی کس ترحم نما و الطافت را نصیب این آب و خاک مقدس فرما
آقای چالنگی سپس با خانم گیتی پور فاضل وکیل آیت الله بروجردی مصاحبه ای ترتیب دادند که در زیر می آید :
خانم گیتی پورفاضل وکیل آقای کاظمینی بروجردی روی خط ارتباط تلفنی ما هستند . سلام به شما و خجسته باد نوروزی بر شما باد .
پورفاضل : درود بر شما آقای چالنگی و میهمانان عزیزتون و همه ی ایرانیانی که در داخل و خارج از کشور هستن من نوروز رو بهشون شادباش می گم و امیدوارم که روزی برسد که ما زندانی عقیدتی سیاسی نداشته باشیم .
چالنگی : خانم پورفاضل خبرهای بسیاری بود نهادهای مربوط به حقوق بشر ، مجموعه فعالان حقوق بشر ، کانون مدافعان حقوق بشر ، در مورد وضعیت زندانیان خبرهایی دادند از جمله برخی از نهادهای حقوق بشر وضعیت آیت الله کاظمینی بروجردی رو و خانواده ایشون رو ممانعت از ملاقات با ایشون چرا ؟ بر اساس چه موازین قانونی این جلوگیری انجام شده ؟
پورفاضل : قبلاً هم در مصاحبه های پیش خدمتتون عرض کردم که هر زندانی دارای یک حقوقی است که باید رعایت بشه از طرف کسانی که او رو به زندان انداخته اند ، متأسفانه در بسیاری از موارد ما می بینیم که حقوق زندانی رعایت نمیشه ، از جمله اینکه به من گزارش کردند خانواده آقای بروجردی تشریف بردند به یزد ولی متأسفانه نتونستند که ایشون را ملاقات بکنند و از چهارشنبه تا کنون هم تلفن ایشون هم قطع بوده ! تلفنی هم حتی نتونستند با خانواده شون تماسی داشته باشند . از طرفی قطع آب گرم باعث شده که از طرف وضعیت بهداشتی در مضیقه باشند با توجه به اینکه از نظر تندرستی هم ایشان وضع مطلوبی ندارند و با توجه به اینکه بارها تقاضا کردند که دکتر نجفی ایشون را معاینه بکنه، اجازه ملاقات به ایشون داده نشده . از طرفی آقای دکتر نجفی نمی تواند تجهیزات پزشکی را به زندان ببرد . ناگزیر هستند که به هر ترتیبی هست آقای بروجردی را پیش آقای دکتر ببرند برای معاینه که تا کنون این عمل صورت نگرفته و ما متأسف هستیم از اینکه در زندانهای ما خبر می رسه که زندانیان ما جونشون را از دست می دهند . باور کنید که من از دو روز پیش ، روز عید که شنیدم امید رضا صیافی که خودم چندین بار این جوان را از نزدیک دیده بودم و آمده بود پیش من ، وقتی که این اتفاق برایش افتاد، من واقعاً نوروزی نداشتم . یک لحظه قیافه این جوان از جلوی چشم من کنار نمی رود . خودم را در غم اون مادر داغدیده و خانواده آن عزیز شریک می دونم . امیدوار هستم که دست اندر کاران و کسانی که به هر حال مسوول هستند در این راه ، توجه بیشتری بکنند . اینها هموطنان ما هستند ، اینها جوانان این مملکت هستند که اینطور جانشان را از دست می دهند .
چالنگی : خُب آیا مسوولان قضایی جمهوری اسلامی ایران همانطور که شما در جریان هستید نگران این هستند که اتحادیه اروپا در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران چه سیاستی در پیش می گیرد یا چطور فکر می کند ؟ براشون معلوم هست ؟ می تونه باشه ؟
گیتی پورفاضل : اگر برای مسوولان مهم بود به هر حال یک تغییر در روش و شیوه خودشان می دادند . متأسفانه ما چنین تغییری نمی بینیم . مثل اینکه ما اصلاً دیالوگی نداریم یعنی نه اونها حرف ما را متوجه می شوند و نه ما حرف اونها را می فهمیم ! هر چه ما می گوییم که حداقل به قانونی که خودتان تصویب کرده اید احترام بگذارید و به اونچه که خودتان قبول دارید به عنوان قوانین این مملکت و توصیه می کنید که مردم قانونمند باشند و توجه به این مسئله داشته باشند، خودتون متأسفانه اصلاً توجه ندارید و یکی از مشکلات ما همین است که من نمی دونم چطور وقتی که توصیه می شود که مردم رعایت بکنند چطور خودشان رعایت نمی کنند ؟
یک همچنین فجایعی توی مملکت پیش می آید که نمی تونه آدم بی تفاوت بنشینه و واقعاً دل هر ایرانی من فکر می کنم به درد می آید وقتی که می شنود که چنین جوانی از بین می رود یا امثال او و کسانیکه به هر حال در زندان حقوقشون رعایت نمی شه از نظر انسانی . با توجه به اینکه باید رعایت اصول بهداشتی ، غذایی و حقوق انسانی آنها بشه ، نمیشه ! متأسفانه من نمی دونم با چه صدایی و با چه زبانی ما باید بگوییم .
چالنگی: سپاسگزار هستیم از خانم گیتی پورفاضل وکیل دادگستری با تشکر از شما .
چالنگی : آقای آموزگار از پاریس تفسیر شما را می شنویم و کارآمدی و یا کارایی نگرانی اتحادیه اروپا در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران .
آموزگار : عرض می شود خدمتتون که این خانم پورفاضل که اشاره کردند که جمهوری اسلامی به قانونهای خودشان هم عمل نمیکنه من می خواستم یک نکته ای را بگم که تفاوت یک حکومت دیکتاتوری با یک حکومت استبدادی درست در همینه ، یعنی در حکومت دیکتاتوری به هر حال قانون نیست ولی دیکتاتور یک عده مسائلی را دیکته می کنه به جامعه ولی اون عواملی که دیکته کرده است رعایت می کند . ولی یک حکومت استبدادی مثل جمهوری اسلامی قانونی نداره ! آقای امید رضا صیّافی جونش رو فقط به این دلیل از دست داد که در یک نامه ای که به خامنه ای نوشته بود ، آورده بود که : آقای خامنه ای من را هم به اندازه پسر سید حسن نصرالله دوست داشته باش . فقط به خاطر این جونش رو از دست داد ! یعنی هیچ نوع قانونی نیست که شما را حمایت بکند در داخل کشور نمونه بسیار بسیار بارزش همین آقای کاظمینی بروجردی ست. البته من نمی فهمم که این آدم را به خاطر چی گرفتند برای اینکه شما به محض اینکه در درس حوزوی به درس خارج فقه می رسید و تمام می کنید شما درجه اجتهاد می گیرید . درجه اجتهاد یعنی اینکه شما حق دارید نسبت به مسائل شرعی نظری داشته باشید. نظری که مخصوص خودتونه و بر شما حرام است که از کسی تقلید بکنید . یک عده اصول دینی هست مثل توحید ، نبوت ، امامت و یک عده اصول مذهبی مثل امامت و عدل اینها غیر قابل تغییر هستند و هیچ مجتهدی نمی تونه علیه اون حرف بزنه . فروع دین هم همینطور ، فرع دین چیزهای بسیار محکمی است که جز به حکم ولی فقیه و اون هم با حکم ثانویه نمی تونه متوقفش کرد و اون هم که متوقف می کنه موقت هست در بقیه این امور و در تفسیر مسائل ، مجتهد حق دارد هر جور که دلش می خواهد حرف بزنه ؛ یعنی آقای کاظمینی بروجردی معتقد است بر اساس برداشتش از اصول دینی جمهوری اسلامی و قانون اسلام و شریعت اسلامی و مذهب شیعه این هستش که باید دین از سیاست جدا باشد . این نظر اون است دلیلی ندارد که شما این آدم را بندازید به زندان ، شما می تونید با او بحث کنید ، می تونید نظریات خودتون رو بدهید ، می تونید به تمام آدمهایی که از شما تقلید می کنند بگویید که نه این درست نیست ولی اون کسانی که مقلد آقای بروجردی هستند و خود آقای بروجردی که آقای مجتهدی هست و بدلیل اینکه درس خارج را تمام کرده ، این حق را دارد که هر طور دلش می خواهد برداشت بکند از اصولی که وجود دارد در اسلام . دلیلی برای دستگیری این آدم وجود ندارد . حالا به هر حال دیدند که مضر است انداختند توی زندان ! رفتار غیر انسانی معنایی ندارد . شما یک عده ای ، یک آدمی هستش که نظریاتش را خطرناک برای خود تلقی می کنید ! خیلی خُب این آدم را از اجتماع جدا می کنید ولی حقوق انسانی این آدم را چرا قطع می کنید ؟ آب گرمی که به این آدم بدید که بتونه تنش را بشوره چه ارتباطی با نظرات سیاسی این آدم دارد ؟! اینکه یک دکتری بره اونو ببینه و معالجه اش بکنه چه ارتباطی داره ؟ اگر که می خواهید بکُشیدش، خب یک سمی بدید بکُشیدش تموم بشه ! چرا اینقدر آزار می دید مردم رو؟ معلوم نیست اصلاً مذهب چی هست در داخل جمهوری اسلامی و کسی نیست به شما توضیح بده ! گرفتاری اینه در جمهوری اسلامی ...
آموزگار : عرض می شود خدمتتون که این خانم پورفاضل که اشاره کردند که جمهوری اسلامی به قانونهای خودشان هم عمل نمیکنه من می خواستم یک نکته ای را بگم که تفاوت یک حکومت دیکتاتوری با یک حکومت استبدادی درست در همینه ، یعنی در حکومت دیکتاتوری به هر حال قانون نیست ولی دیکتاتور یک عده مسائلی را دیکته می کنه به جامعه ولی اون عواملی که دیکته کرده است رعایت می کند . ولی یک حکومت استبدادی مثل جمهوری اسلامی قانونی نداره ! آقای امید رضا صیّافی جونش رو فقط به این دلیل از دست داد که در یک نامه ای که به خامنه ای نوشته بود ، آورده بود که : آقای خامنه ای من را هم به اندازه پسر سید حسن نصرالله دوست داشته باش . فقط به خاطر این جونش رو از دست داد ! یعنی هیچ نوع قانونی نیست که شما را حمایت بکند در داخل کشور نمونه بسیار بسیار بارزش همین آقای کاظمینی بروجردی ست. البته من نمی فهمم که این آدم را به خاطر چی گرفتند برای اینکه شما به محض اینکه در درس حوزوی به درس خارج فقه می رسید و تمام می کنید شما درجه اجتهاد می گیرید . درجه اجتهاد یعنی اینکه شما حق دارید نسبت به مسائل شرعی نظری داشته باشید. نظری که مخصوص خودتونه و بر شما حرام است که از کسی تقلید بکنید . یک عده اصول دینی هست مثل توحید ، نبوت ، امامت و یک عده اصول مذهبی مثل امامت و عدل اینها غیر قابل تغییر هستند و هیچ مجتهدی نمی تونه علیه اون حرف بزنه . فروع دین هم همینطور ، فرع دین چیزهای بسیار محکمی است که جز به حکم ولی فقیه و اون هم با حکم ثانویه نمی تونه متوقفش کرد و اون هم که متوقف می کنه موقت هست در بقیه این امور و در تفسیر مسائل ، مجتهد حق دارد هر جور که دلش می خواهد حرف بزنه ؛ یعنی آقای کاظمینی بروجردی معتقد است بر اساس برداشتش از اصول دینی جمهوری اسلامی و قانون اسلام و شریعت اسلامی و مذهب شیعه این هستش که باید دین از سیاست جدا باشد . این نظر اون است دلیلی ندارد که شما این آدم را بندازید به زندان ، شما می تونید با او بحث کنید ، می تونید نظریات خودتون رو بدهید ، می تونید به تمام آدمهایی که از شما تقلید می کنند بگویید که نه این درست نیست ولی اون کسانی که مقلد آقای بروجردی هستند و خود آقای بروجردی که آقای مجتهدی هست و بدلیل اینکه درس خارج را تمام کرده ، این حق را دارد که هر طور دلش می خواهد برداشت بکند از اصولی که وجود دارد در اسلام . دلیلی برای دستگیری این آدم وجود ندارد . حالا به هر حال دیدند که مضر است انداختند توی زندان ! رفتار غیر انسانی معنایی ندارد . شما یک عده ای ، یک آدمی هستش که نظریاتش را خطرناک برای خود تلقی می کنید ! خیلی خُب این آدم را از اجتماع جدا می کنید ولی حقوق انسانی این آدم را چرا قطع می کنید ؟ آب گرمی که به این آدم بدید که بتونه تنش را بشوره چه ارتباطی با نظرات سیاسی این آدم دارد ؟! اینکه یک دکتری بره اونو ببینه و معالجه اش بکنه چه ارتباطی داره ؟ اگر که می خواهید بکُشیدش، خب یک سمی بدید بکُشیدش تموم بشه ! چرا اینقدر آزار می دید مردم رو؟ معلوم نیست اصلاً مذهب چی هست در داخل جمهوری اسلامی و کسی نیست به شما توضیح بده ! گرفتاری اینه در جمهوری اسلامی ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر